مهارت های ارتباطی یکی از مهارتهای کلیدی در زندگی و کسب و کار است.
چنان که در فهرست هم یکی از ده مهارت اصلی زندگی شمرده شده و تقویت مهارت ارتباطی به عنوان یکی از تبدیل شده است.
در محیط کار هم مدام میشنویم که همه از ضعف مهارت ارتباطی دیگران گله میکنند. کارمند معتقد است که مدیرش در مهارت های ارتباطی ضعیف است. مدیر هم ناراضی است که کارمندانش به مهارت ارتباطی و دانش ارتباطات نیاز دارند و مدام دنبال دوره های آموزش مهارت ارتباطی است.
رواج یافتن اصطلاحاتی مثل سواد ارتباطی و سواد عاطفی به عنوان دو مورد از هم نشان میدهد که مهارت های اجتماعی و ارتباطی به یکی از دغدغه های دوران ما تبدیل شده است.
با توجه به این پیشزمینه لازم نیست دربارهٔ اهمیت مهارت ارتباطی زیاد حرف بزنیم و شما را به پیگیری درسهای آموزش مهارت ارتباطی ترغیب کنیم. اما بد نیست به دو نکتهٔ کوچک بپردازیم. اول این که منظور ما از «مهارت های ارتباطی» در متمم چیست (چون میدانیم که هر کس ممکن است برداشت و تعریف خود را داشته باشد). دومین نکته هم توضیح کوتاهی دربارهٔ اثربخشی ارتباط و اهمیت ارتباط موثر است.
آنچه در ادامه میخوانید
تعریف مهارت های ارتباطی چیست؟
مهارت های ارتباطی شامل همهٔ مهارتها و توانمندیهایی هستند که به ما کمک میکنند افکار، احساسات و اطلاعات خود را به دیگران منتقل کرده و متقابلاً افکار، احساسات و اطلاعات طرف مقابل را بهتر درک و دریافت کنیم. مهارت ارتباطی همهٔ راه های ارتباطی را شامل میشود: از ارتباط کلامی تا ارتباط غیرکلامی، از دیدار حضوری تا گفتگوی آنلاین، از نامه نگاری تا ارسال ایمیل.
با این تعریف، مهارت های ارتباطی هم در زندگی شخصی و هم در و زندگی حرفهای به کار میآیند و به ما کمک میکنند تعاملی مفیدتر، سازندهتر و شفافتر با دیگران داشته باشیم.
نتیجهٔ تقویت مهارت ارتباطی را میتوان در بهبود کیفیت دوستیها، تقویت رابطه عاطفی، اعتمادسازی، تعامل بهتر در محیط کار، استهلاک و اصطکاک کمتر در ، حل آسانتر مسائل به کمک دیگران، ، مدیریت اثربخش جلسات، دستاوردهای بهتر در و دهها حوزهٔ دیگر تجربه کرد.
تعریف ارتباط موثر چیست؟
وقتی از کلمههای موثر و اثربخش برای توصیف یک رفتار یا فعالیت استفاده میکنیم، منظورمان این است که آن رفتار یا فعالیت ما را به هدفمان نزدیکتر میکند ().
منظور از ارتباط موثر هم همین است. ارتباط موثر یعنی ارتباطی که ما را به هدفمان برساند.
فرض کنید میخواهید به شریک عاطفیتان بگویید دوستش دارید و شادیاش برایتان مهم است. احتمالاً «غافلگیر کردن او با یک مهمانی بزرگ تولد» ایدهٔ جذابی است. اما آیا اثربخش هم هست؟ یا اثربخشترین ایده است؟ بسته به سلیقه و ترجیحات طرف مقابل، ممکن است بتوانید این پیامهای «دوستت دارم» و «تو برای من مهمی» را به روشی اثربخشتر به او منتقل کنید.
با این تعریف میتوان گفت تقریباً تمام آنچه ما در متمم در آموزش مهارتهای ارتباطی مطرح میکنیم، با هدف افزایش اثربخشی ارتباط است.
به همین علت پیشنهاد میکنیم پس از مطالعه و مرور این نقشه راه و آشنایی با فضای کلی مهارت های ارتباطی، حتماً زمانی را هم برای مطالعهٔ درس ارتباط موثر در نظر بگیرید تا هم مفهوم «اثربخشی ارتباط» بهتر در ذهنتان بنشیند و هم با «موانع ارتباط موثر» بهتر آشنا شوید:
چند درس مقدماتی برای یادگیری و بهبود مهارت های ارتباطی
بر خلاف بسیاری از عناوین توسعه فردی و درس های دوره MBA در بحث یادگیری مهارت های ارتباطی نمیتوان یک نقشه راه کاملاً صلب با زنجیرهای مشخص از درسها را پیشنهاد کرد.
یعنی نمیتوانیم بگوییم دقیقاً باید از این درس شروع کنید و به این ترتیب ادامه دهید تا به نقطهٔ پایان برسید. حتی نمیتوانیم به سادگی دربارهٔ پیشنیاز بودن و نبودن درسها صحبت کنیم (مثلاً بگوییم
بنابراین میتوانید بسته به علاقه، نیاز و سلیقهٔ خود، مسیر مناسبتان را انتخاب کنید.
اما اگر هیچ اولویت مشخصی در ذهنتان نیست، میتوانید یادگیری مهارت ارتباطی را با گوش دادن به فایل صوتی مهارت های ارتباطی یا خواندن درسهای زیر شروع کنید:
مهارت های ارتباطی عمومی شامل مهارتهایی هستند که هم در زندگی شخصی و هم در کسب و کار و زندگی سازمانی بهکار میآیند. بنابراین عملاً تمام شبانهروز، چه زمانی که در محل کار هستید و چه در کوچه و خیابان و کنار خانواده، به این مهارتها نیاز خواهید داشت. ما هم سهم بزرگی از دوره ارتباط موثر متمم را به آموزش نوع مهارتها اختصاص دادهایم.
مهارت های کلامی
حتماً قبول دارید که مهارت های کلامی یکی از مهمترین زیرمجموعههای مهارت های ارتباطی و اجتماعی هستند و بدون تقویت مهارت کلامی محال است به تقویت مهارت های ارتباطی دست پیدا کنیم.
این در حالی است که متأسفانه در کلاس های مهارت های ارتباطی آنچنان که باید و شاید به مهارت های کلامی پرداخته نمیشود و وزن موضوعاتی مثل ارتباط غیرکلامی، زبان بدن، تیپشناسی و شخصیت شناسی – که البته اهمیت هیچیک از آنها قابلانکار نیست – بیشتر است.
اگر هم جایی در درسها و بحثها به تسلط کلامی پرداخته شده، کمتر به نیت توسعه فردی و به معنای شناخت کلمات و بهکارگیری درست آنها و و بیان شفاف و شیوای حرفها بوده است. بلکه بیشتر به بازیهای کلامی و ترفندهای زبانی و ایجاد ابهام و ایهام و مانند اینها توجه شده است.
آشنایی با کلمات و بار معنایی آنها و شیوهٔ جمله بندی درست به دستیابی به اهداف زیر کمک میکند:
- با خودمان بهتر و دقیقتر صحبت میکنیم و فکر میکنیم و میفهمیم چه میخواهیم (کلمات ابزار اندیشیدن هستند؛ حتی در خلوت).
- میتوانیم خواستهها و انتظارات خود را بهتر بیان کنیم.
- اطمینان ما به این که طرف مقابل پیاممان را به درستی درک کرده (اثربخشی ارتباط) افزایش مییابد.
استفاده از زبان و کلمات در تعامل با انسانها آنقدر مهم است که در برخی از مدل های هوش، مثلاً هوارد گاردنر، تواناییهای کلامی و زبانی به عنوان یکی از انواع هوش در نظر گرفته شده است.
با این توضیحات و با توجه به اهمیت بحث، ما در متمم سه گروه درس مجزا در زمینه مهارت های کلامی در نظر گرفته و تدوین کردهایم:
مهارت های مربوط به گوش دادن موثر و مشارکت در گفتگوها
یکی از مهمترین مهارت های اجتماعی و ارتباطی، مهارت گوش دادن موثر و مشارکت در گفتگوهاست. واضح است که گوش دادن، زیرمجموعهٔ گفتگو است. اما بسیاری از ما آداب گوش دادن را نمیدانیم یا میدانیم و رعایت نمیکنیم. حتی درسی هم در این باره در متمم داریم:
به علت همین ضعفها و بیتوجهیها معمولاً گوش دادن فعال را در سرفصل مهارت های ارتباطی میگنجانند. ما هم در متمم همین کار را کردهایم:
در عین حال، برای این که شنونده خوبی باشیم، باید حرف زدن را هم بلد باشیم و بدانیم چگونه میتوانیم طرف مقابل را تشویق کنیم بیشتر و راحتتر صحبت کند و نیز بدانیم چگونه با حرف زدن از خودمان، اعتماد ایجاد کرده و شوق گفتگو را در دیگران افزایش دهیم. درسهای زیر به این منظور تألیف شدهاند:
البته مهارت سوال پرسیدن یک مهارت مکمل هم دارد و آن مهارت نپرسیدن سوال است. اینکه چه زمانی و در چه موضوعاتی بهتر است سوال نپرسیم. این موضوع را هم در درس مستقلی به بحث گذاشتهاید:
هوش هیجانی
شناخت و مدیریت هیجانات را نمیتوان از مهارت ارتباطی جدا کرد. ما در همهٔ انواع ارتباطات اجتماعی با عواطفی و هیجانات درگیر هستیم. خوشحال میشویم. ناراحت میشویم. خشمگین میشویم. ناامید میشویم و بسیار پیش میآید که بخواهیم این عواطف را به شکلی مناسب به دیگران بگوییم. گاهی هم لازم است این هیجانات را مهار کنیم و نشان ندهیم.
علاوه بر این، ارتباط موفق زمانی شکل میگیرد که احساسات و هیجانات طرف مقابل را درک کنیم.
بنابراین پیشنهاد ما این است که آشنایی با هوش هیجانی و انجام تمرین های تقویت هوش هیجانی را حتماً در برنامه تقویت مهارت های ارتباطی بگنجانید:
تعامل های پرتنش و گفتگوهای دشوار
ارتباط با دیگران لزوماً کاری ساده و پیشپاافتاده نیست. گاهی اوقات گفتگوها بسیار دشوار میشود. در حدی که ممکن است روزها به یک موضوع فکر کنید و در پی روشی باشید که حرفی را «با کمترین تنش و دردسر» و «به امید نتیجهٔ بهتر» به طرف مقابل بگویید.
گفتگوهای دیگری هم هستند که در این حد چالشبرانگیز نیستند، اما اگر حواسمان نباشد و اصول و قواعد گفتگو را بلد نباشیم، ممکن است جرقهای برای شکلگیری تنش باشند. حتماً خود شما هم این تجربه را داشتهاید که یک جملهٔ ظاهراً معمولی که به کسی گفتهاید یا از کسی شنیدهاید، به ناراحتیها و دلگیریهایی رسیده که مدتها ادامه داشته است.
درسهای زیر با هدف کاهش تنش در چنین گفتگوهایی – که ظرفیت بالقوهٔ ایجاد تنش و تعارض دارند – تألیف شدهاند:
ضمناً در هم یک دوره صوتی آموزش گفتگوهای دشوار (محمدرضا شعبانعلی) عرضه شده که میتوانید آن را هم تهیه کرده و گوش دهید (فایل های صوتی فروشگاه متمم برخلاف رایگان نیستند و باید آنها را بخرید. اما صرفاً مطالعه درسها هم برای یادگیری مهارت ارتباطی و موضوعات دیگر در متمم کافی است و اصلاً مجبور نیستید فایلهای صوتی را بخرید).
- ۰ ۰
- ۰ نظر